هنری رها شده در دولت های مختلف مسئولان تئاتر را نمی خواهند؟!

هنری رها شده در دولت های مختلف مسئولان تئاتر را نمی خواهند؟!

مجله سرگرمی: دولت های مختلف در طول سال ها کمترین توجه و حمایت را نسبت به تئاتر و هنرمندان آن داشته و دارند به شکلی که بیشتر خانواده تئاتر به این باور رسیده اند که مسئولان این هنر را نمی خواهند.


به گزارش مجله سرگرمی به نقل از مهر، مدیران و مسئولان در بزنگاه هایی که جشنواره ای برگزار می گردد خصوصاً اگر آن جشنواره «تئاتر فجر» باشد، از تئاتر به عنوان هنر مادر، تاثیر گذار و یکی از مهم ترین هنرها یاد می کنند ولی در عمل شان تئاتر هیچ محلی از اعراب ندارد و از کمترین توجه و بضاعت برخوردار می باشد. چند دهه است که تئاتر نه بودجه مناسبی دارد، نه زیرساخت های درستی برای آن درنظر گرفته شده است و نه هیچ حمایتی از هنرمندان آن و فعالیتهای تئاتری می شود. چند دهه است که تئاتر و تئاتری ها به حال خود رها شده اند و فقط در مواقعی مورد توجه قرار می گیرند که برخی بخواهند با سوءبرداشت های خود برای این هنر و خانواده آن حاشیه ایجاد کنند. اگر در نشست ها و محافل در ارتباط با مدیران و رویدادهای تئاتری حضور پیدا کنید تنها وجه مشترک تمام آنها سخن از «کمبود بودجه»، «نبود حمایت» و «گیر و گرفت های نظارتی» است. دولت های مختلف روی کار آمده اند ولی در بیشتر آنها تئاتر حتی در بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی هنر است در اولویت های آخر قرار دارد. این وضعیت در کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نیز به همین شکل است و نمایندگان این کمیسیون فقط در مواقعی که نیاز به تبلیغات سیاسی دارند گذرشان به سوی سالن های تئاتر می افتد و در باقی ایام سال دغدغه توجه و پرداختن به این هنر را ندارند. وقتی در بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نگاه به تئاتر و هنرمندان تئاتر اینطور است دیگر توقعی از سایر نهادها، سازمان ها و مدیران و مسئولان نیست. برای هیچکدام از مدیران و مسئولان فرهنگی تفاوتی ندارد که فلان هنرمند یا چهره با سابقه تئاتری و یا فلان چهره با استعداد و تاثیر گذار تئاتر فعالیت می کند یا نه. این که هنرمندان تئاتر در چه شرایط و تحت چه فشارهایی روزهای خودرا سپری می کنند برای هیچکدام از مدیران و مسئولان مهم نیست. مگر می شود هنری را به عنوان هنر مادر معرفی نمود و از اهمیت و تأثیرگذاری آن در روزهای برگزاری جشنواره ها یا رویدادها یا حتی اتفاقات سیاسی صحبت کرد ولی هیچ اهمیتی برای آن و افرادی که در آن عرصه فعالیت می نمایند قائل نبود؟ سازمان صداوسیما نیز اصلاً برای تئاتر ارزشی قائل نیست و هیچکدام از آثار و فعالیتهای تئاتری سهمی از تبلیغات رسانه ملی ندارند و اگر بخواهند تبلیغی نیز داشته باشند باید بهایی را بپردازند که از توان هیچ رویداد و فعالیت تئاتری برنمی آید. اگر هم جشنواره ای نظیر جشنواره تئاتر فجر تبلیغی در رسانه ملی داشته باشد چوب خط تبلیغات تئاتری تا یک سال پر می شود. شهرداری تهران در تبلیغات محیطی و شهری کمترین اهمیت را به تئاتر می دهد و سهم گروههای تئاتری از تبلیغات شهری تابلوهای کنار خیابان است آن هم نه برای تمام گروه ها بلکه برای آثاری که بودجه هنگفتی برای تولیدشان هزینه شده و از چهره های شناخته شده بهره می برند و خروجی شان نیز تأثیری بر فرهنگ و هنر کشور ندارد. همین معدود آثار هستند که از طرف شهرداری حق استفاده از بیلبوردهای بزرگراهی را هم دارند. این وضعیت در تئاتر تهران به این شکل است و اگر وضعیت تئاتر در شهرستان های مختلف را هم مورد بررسی قرار دهیم وضعیت اسفناک تر است. هنرمندان تئاتر مقیم شهرهای مختلف حتی از این اندک توجه نیز بی بهره اند و فقط در انتظار برگزاری هر جشنواره ای از مناسبتی تا غیرمناسبتی و رویدادهای آماری نهادهای مختلف هستند تا بتوانند اندک بودجه ای را به عنوان کمک هزینه دریافت نمایند تا اثری را تولید و روی صحنه ببرند. در تئاتر ایران دولت و شهرداری نه سالنی می سازند و نه از سالن هایی که وجود دارد به درستی نگهداری می کنند. اگر هم سالنی ایجاد می شود نظیر پردیس تئاتر تهران، بدون هیچ ارزیابی و نیازسنجی رخ می دهد و سرمایه ای هنگفت بدون هیچ برنامه ریزی و هدف مندی و چشم انداز صرف می شود و هیچ تأثیری قابل توجهی به همراه ندارد. جالب است مدیران و مسئولانی که از هر فرصتی استفاده می نمایند تا خودرا تبلیغ و در قاب عکس ها و دوربین ها قرار دهند برای رویدادی که از آن بهره های تبلیغاتی نیز می برند هزینه و حمایت نمی کنند. جشنواره بین المللی تئاتر فجر که دورانی یکی از پر جنب و جوش ترین رویدادهای تئاتری ایران و فرصتی برای معرفی هنرمندان توانمند به عرصه فعالیتهای تئاتری بود با برنامه ریزی، سیاست گذاری و مدیریت اشتباه به جایی رسیده که دیگر از آن جایگاه خود فاصله گرفته است و هر روز نیز این فاصله بیشتر می شود. مدیران و مسئولان حتی از این جشنواره بزرگ تئاتری نیز حمایت درستی ندارند و «تئاتر فجر» همیشه با مشکل بودجه و نبود حمایت لازم دست به گریبان است و فقط با اهتمام و کوشش های دبیرخانه و ستاد اجرائی خود برگزار می شود؛ پس از برگزاری هم تعهداتی مالی از خود بر جای می گذارد و همه خسته از حواشی و بی توجهی ها به خانه بازمی گردند و هر سال این چرخ باردیگر از نو اختراع می شود و این تکرار مانند سریال های سطحی و بی کیفیت کشورهای همسایه، ادامه دارد. چهل و سومین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در آستانه برگزاری است و حرف اصلی و تکراری همیشگی در تئاتر «کمبود بودجه»، «تخصیص بودجه»، «میزان بودجه» و شرایط حمایتی نهادها و سازمان های مختلف است. در وضعیتی که تئاتر فاقد صنف است و مجموعه ای که خودرا صنف می داند حتی توانایی احقاق حداقل ترین حقوق اعضاء خودرا ندارد و مدام درگیر باندبازی های داخلی و تصمیم های سلیقه ای یک یا چند فرد است، مدیران و مسئولان نیز اهمیتی برای این هنر و وضعیت هنرمندان آن قائل نیستند. خنده دار است که هنوز تئاتر به عنوان یک شغل در وزارت کار شناخته نشده و هنرمندان فعال در این حوزه نیز نمی توانند پس از سال ها تحصیل، تلاش و تجربه از امنیت شغلی برخوردار باشند. آنقدر شرایط نامطلوب، رهاشده و غم انگیز است که خیلی از خانواده تئاتر به این باور رسیده اند که مدیران و مسئولان تئاتر را نمی خواهند و از طرفی غم انگیزتر این است که مدیران و مسئولان نیز اقدامی برخلاف این باور شکل گرفته انجام نمی دهند. قصه وضعیت تئاتر ایران قصه ای تکراری می باشد و هیچ دولتی با این هنر و هنرمندان فعال در آن صادقانه برخورد نمی نماید. و این قصه همچنان ادامه دارد ….


منبع:

1403/10/17
11:34:57
5.0 / 5
46
تگهای خبر: اجرا , بازی , تئاتر , تولید
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۳
NewsFun
newsfun.ir - حقوق مادی و معنوی سایت مجله سرگرمی محفوظ است

مجله سرگرمی

سرگرمی و طنز