این رفتارهای عجیب و غریب از كجا می آید؟
به گزارش مجله سرگرمی شکنجه حیوانات، عکس گرفتن با اسکلت های چند هزار ساله ای که از خاک بیرون کشیده شده، صحنه سازی خفت گیری یا انتشار تصاویری از دزدی که به وسیله دوربین های مداربسته گرفته شده است. دنیای مجازی پر از فیلمهای این چنینی شده است؛ فیلم هایی که به نظر می آید رفتارهای «غیرعادی» را بیشتر از گذشته نشان می دهند.
اگر رفتار فردی غیرمنطقی یا صدمه زا باشد، آنرا غیرعادی خواهیم دانست. غیرعادی بودن معمولاً با ناسازگاری، عذاب و رفتارهای عجیب همراه می باشد بنابراین سگ های زنده را تا نیمه خاک کردن و آنان را شکنجه دادن یا بیرون کشیدن اسکلت های یک انسان از یک محوطه تاریخی و خطاب کردن آن بعنوان «یک عمه شرقی قدیمی» و همینطور عکس گرفتن با آن، رفتارهایی غیرعادی محسوب می شوند؛ ویدئو یا تصاویری از رفتارهایی که این روزها در شبکه های اجتماعی زیاد شده اند.
شبکه های اجتماعی هم مثل خیلی از فرهنگ های وارداتی معایب و مزایای خویش را دارند اما رفتارهای غیرعادی در جامعه قبل از به وجود آمدن شبکه های اجتماعی هم وجود داشته اند یا پس از ظهور این شبکه هاست که حقیقت ها این چنین عریان شده اند؟
«شاهد مزایا و معایب شبکه های اجتماعی بعنوان یکی از پدیده های نوظهور ارتباطات هستیم اما عریان نشان دادن جامعه از مزایای شبکه های اجتماعی است. ندادن آموزش های لازم در این حوزه به افرادی که از هر چیزی تبعیت می کنند هم یکی از عیب های شبکه های اجتماعی محسوب و به عبارتی شامل الگوسازیی های منفی یا مثبت می شود. همان گونه که بازنشر ویدئو و تصاویری از رفتار نادرست افراد در شبکه های اجتماعی نشان دهنده از بین رفتن قبح یک کار نادرست است، باعث الگوسازی هم می شود و عده ای از افراد کم مایه که توانایی انجام کاری را ندارند از ویدئوهایی که در شبکه های اجتماعی منتشر می شود الگوبرداری می کنند. هم اکنون شاهد دنیایی افسارگسیخته در شبکه های اجتماعی هستیم که عملا قابلیت کنترل آن وجود ندارد مگر آنکه برای هر دغدغه ای به صورت سازماندهی شده و تشکیلاتی پاسخی پیدا نماییم و نهادهای مرتبط این قابلیت را داشته باشند تا به اتفاقاتی که در شبکه های اجتماعی رخ می دهد، واکنشی سریع و صریح دهند. در این صورت افکار عمومی متقاعد شده و دیگر شاهد بدالگویی در شبکه های اجتماعی نخواهیم بود.» اینها صحبت های حمید شکری خانقاه - جامعه شناس ارتباطات - است.
او معتقد است: «باید اجازه دهیم عریانی، خودش را نشان دهد چونکه گریزی از آن نیست. به قول آلوین تافلر شاهد موج سومی هستیم که هر کسی بخواهد با این موج حرکت نماید صدای آرامی خواهد داشت و هر که بخواهد برخلاف آن عمل کند مثل کسی می ماند که بخواهد خلاف مسیر جریان یک رودخانه خروشان شنا کند و طبیعتا اذیت هم می شود، ازاین رو ما هم باید با این موج همراه شویم اما باید سازمان های دارای تشکیلات مثل صدا و سیما و مطبوعات در این حوزه مدیریت هوشمند داشته باشند. اگر ما برای بدالگوهایی که در جامعه منتشر می شود پاسخی نداشته باشیم، جامعه بلافاصله از آن الگوبرداری بد می کند و رها می شود. برای مثال زمانی که ویدئوهای در ارتباط با خِفت گیری منتشر می شود نهادهای مسئول می توانند با دستگیری دزدها نسبت به این مورد واکنش نشان دهند و از منتشرکنندگان این ویدئوها در شبکه های اجتماعی برای اطلاع رسانی تشکر کنند و همین واکنش باعث الگوبرداری مثبت می شود.»
مدتی پیش فیلمی از سرقت و حمله به علی دایی منتشر گردید که دزد بعد از مدتی دستگیر شد. همینطور اطلاع رسانی مهراب قاسم خانی (فیلمنامه نویس) درباره سرقت تلفن همراه دخترش در شبکه های اجتماعی منجر به دستگیری دزد گوشی شد. دستگیری سارقان شخصیت های مطرح سبب واکنش های خیلی از کاربران شبکه های اجتماعی هم شد. بعضی از مالباختگان با عنوان اینکه «ای کاش ما هم شخصیت معروفی بودیم تا سارق گوشی مان دستگیر می شد» برخورد با این اتفاق را تبعیض آمیز دانستند.
این جامعه شناس ارتباطات در اینباره هم معتقد است: «همیشه یک عنصر تبعیض نسبت به دغدغه های جامعه وجود داشته اما در اینباره عنصری مثل شهرت باعث می شود ما نسبت به برخی مسائل واکنش بیشتری نشان دهیم. افکار عمومی دغدغه کمتری نسبت به افرادی که فاقد شهرتند، نشان می دهند. البته امکان دارد تصویر یا ویدئویی از یک فرد عادی دست به دست شود و با جریحه دارکردن احساسات جامعه دربرگیری پیدا کند. باید به این نکته دقت کنیم زمانی الگوهای خوب یا بد قدرت عملیاتی پیدا می کنند که واکنش بموقع و درستی به آن نشان داده شود. رسانه ها باید مبحث های کم ارزشی که جامعه را دغدغه مند می کند با دربرگیری و فراوانی به مبحث پرارزش تبدیل کنند تا باعث واکنش سازمان های متولی شوند.»
شکری خانقاه درباره الگوبرداری مردم از شبکه های اجتماعی به ایسنا می گوید: «در مبحث الگوبرداری، سازمان های متولی مسئولند و زمانی که اتفاقی می افتد یکی از سازمان های خاص را در بر می گیرد اما در کل، سازمان خاصی وجود ندارد که نسبت به ویدئوها یا تصاویر منتشرشده در شبکه های اجتماعی واکنش نشان دهد. در واقع باید قدرت پاسخگویی ارگان های مختلف بسیار بالا برود. به نظر می رسد سازمان های مربوطه در مقابل دغدغه هایی که در جامعه وجود دارند، درد سکوت گرفته اند که این سکوت دلایلی دارد. برخی نمی دانند باید نسبت به یک مبحث چگونه واکنش دهند و پاسخگو باشند. سکوت می تواند دلیل بی تدبیری و بی توجهی مسؤلان هم باشد. یکی از علل عقیم بودن سازمان ها در مقابل پاسخگویی به اتفاقات در شبکه های اجتماعی، روابط عمومی ها هستند. باید روابط عمومی ها قدرت نشان دادن واکنش را داشته باشند اما ساختار آنها بسیار سنتی و قدیمی است در حالیکه شبکه های اجتماعی یکی از مسائل مدرن روز هستند که ما نمی توانیم با تکنیک ها و ساختارهای سنتی به جنگ رویدادهای مهم با سرعت بالا برویم. روابط عمومی ها احتیاج به پوست اندازی جدی دارند و باید بخشی از زمان خویش را صرفاً به تولید محتوا در شبکه های اجتماعی اختصاص دهند. فراموش نکنیم هر گونه بی توجهی به دغدغه هایی که در شبکه های اجتماعی توسط شهروندان منتشر می شود باعث الگوسازی منفی می شود.»
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب