عوامل دایره گچی قفقازی در مهر-۲؛

اگر نمی آمدم جنازه ام به ایران می رسید

اگر نمی آمدم جنازه ام به ایران می رسید

مجله سرگرمی: مجله سرگرمی: رابعه اسکویی در نشست عوامل نمایش دایره گچی قفقازی از تجربه مهاجرت خود گفت و سیاوش خیرابی نیز درباره ی حضور بر صحنه تئاتر و گزیده کاری در حوزه تصویر صحبت کرد.


خبرگزاری مهر-گروه هنر-آروین مؤذن زاده-فریبرز دارایی؛ عوامل نمایش «دایره گچی قفقازی» به کارگردانی امیر دژاکام که اینروزها در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است، طی نشستی که در خبرگزاری مهر برگزار شد، به ارائه نقطه نظرات خود درباره ی این تجربه تئاتری پرداختند. در بخش اول نشست دژاکام درباره ی چرایی انتخاب «دایره گچی قفقازی» برتولت برشت برای اجرا و روندی که برای تولید این نمایش طی شد سخن گفت. همین طور النا امیدی و نگار بابائی بازیگران جوان این اثر نمایشی هم درباره ی چگونگی پیوستن خود به این نمایش و چالشی که برای گرفتن نقش در تازه ترین اثر دژاکام داشتند، صحبت کردند. در بخش دوم این جلسه نیز امیر دژاکام درباره ی دلیلهای انتخاب رابعه اسکویی و سیاوش خیرابی برای حضور در «دایره گچی قفقازی» و تجاری شدن تئاتر ایران و شرایطی که به همراه دارد نقطه نظرات خودرا ارائه داد. رابعه اسکویی نیز درباره ی این تجربه جدید خود بر صحنه تئاتر و همین طور مهاجرتی که قبل تر به خارج از ایران داشته و بازگشت مجدد به کشور سخن گفت. سیاوش خیرابی نیز درباره ی دلیلهای گزیده کاری اش در حوزه تصویر و دغدغه حضور بر صحنه تئاتر صحبت کرد. در ذیل بخش دوم این جلسه آمده است:
* آقای دژاکام، چه شد که سیاوش خیرابی را به عنوان یکی از بازیگرانی که در حوزه تصویر فعالیت داشته و کمتر بر صحنه تئاتر به ایفای نقش پرداخته است، برای حضور در «دایره گچی قفقازی» انتخاب کردید؟ یک بازیگر در صحبت هایی که برای حضورش در «دایره گچی قفقازی» داشتیم درخواست ۸ میلیارد تومان دستمزد کرده بود. نمی دانم با چه فکری و تربیتی چنین درخواستی داشتامیر دژاکام: من و سیاوش خیرابی در سریال «ترانه مادری» با هم همکاری داشتیم. بسیاری معتقد بودند که سیاوش نمی تواند در تئاتر حضوری موفق داشته باشد اما من چون از او و علاقه اش به بازیگری شناخت داشتم و می دانستم چه توانایی هایی دارد، او را برای حضور در نمایش دعوت کردم. سیاوش خیرابی به مانند یک هنرمند واقعی به کار پیوست و انرژی بالایی را صرف کرد. نکته جالب این است که نه سیاوش خیرابی و نه رابعه اسکویی با من حرف دستمزد و این که چه مبلغی باید دریافت نمایند، نزدند برای اینکه اساسا نگاه درآمدزایی از تئاتر نداشتند. این در شرایطی است که یک بازیگر در صحبت هایی که برای حضورش در «دایره گچی قفقازی» داشتیم درخواست ۸ میلیارد تومان دستمزد کرده بود. نمی دانم با چه فکری و تربیتی چنین درخواستی داشت. * شما در گیشه باید چقدر فروش داشته باشید تا بتوانید پاسخگوی دستمزد ۸ میلیارد تومانی یک نفر باشید؟ دژاکام: اگر فروش گیشه ما را هم ۳ برابر کنید کل فروش را باید به یک نفر اختصاص می دادیم اما سیاوش خیرابی بسیاری حرفه ای رفتار کرد. بموقع در تمرین ها حضور پیدا می کرد و در گفتگو با بازیگران دیگر روز به روز نقش خودرا ساخت و نقش شکل گرفت. هم اکنون هم خیلی عالی نقش خودرا ایفا می کند. * صادقانه بگوییم که توقع این که سیاوش خیرابی تا این حد مسلط روی صحنه سالن اصلی تئاتر به ایفای نقش بپردازد، نداشتیم. ما شاهد حضور بازیگران مختلفی بوده ایم که از عرصه تصویر وارد تئاتر شده اند اما بازی قابل قبولی نداشتند. آقای خیرابی شما یک دوره ای جزو بازیگران جوان پرکار در حوزه تصویر بودید اما بعد از آن بسیار کم کار و گزیده کار شدید. این روند خودخواسته بوده است؟
سیاوش خیرابی: مشکل اصلی من این بود که در دوره ای خیلی زیاد در سریال ها حضور پیدا می کردم. مشکل من این بود که مدام نقش هایی که خودم عنوان «پسر خوب آپارتمانی» به آن داده ام به من پیشنهاد می شد و این روند با هدفی که از ورود به بازیگری و سینما داشتم متفاوت بود. پس از «ترانه مادری» پیشنهادهای بازیگری مختلفی برای من آغاز شد. در آن دوران هر پیشنهادی را پذیرفتم ولی از جایی احساس نکردم دیگر نباید کار کنم و اگر مقرر است در کاری حضور داشته باشم باید انتخاب درستی باشد. البته در آن دوران در پروژه هایی سینمایی نظیر «خیابان یک طرفه» به ایفای نقش پرداختم که کار جذابی بود ولی به علت این که فیلم سرگرم کننده ای نبود اکران مناسبی برای آن فراهم نشد که از بدشانسی های من بود. مدتی آگاهانه تصمیم به کارنکردن گرفتم. پیشنهادهای مختلف و تکراری برای بازی نقش های تکراری در سریال ها ارائه می شد ولی نمی پذیرفتمسال ۹۷ در آخرین تجربه بازی که داشتم گمان می کردم کارگردان بازی متفاوتی از من خواهد گرفت ولی اینطور نشد. مدتی آگاهانه تصمیم به کارنکردن گرفتم. پیشنهادهای مختلف و تکراری برای بازی نقش های تکراری در سریال ها ارائه می شد ولی نمی پذیرفتم. تصمیم داشتم دفتری برای تهیه کنندگی فیلم های کوتاه راه اندازی کنم تا از استعدادها حمایت کنم که متأسفانه به علت شیوع کرونا آن کار به عاقبت نرسید. بعد از آن در سریال شبکه نمایش خانگی «عقرب عاشق» حضور داشتم و حالا هم در خدمت آقای امیر دژاکام در نمایش «دایره گچی قفقازی» هستم. * نقش های نمایشنامه های برشت تیپ هایی هستند که قابلیت این را دارند با یک بازی خوب در ذهن باقی بمانند. چه روندی را برای رسیدن به نقش خود در نمایش «دایره گچی قفقازی طی کردید؟ خیرابی: همانطور که آقای دژاکام اشاره نمود در سریال «ترانه مادری» تجربه همکاری با هم را داشتیم و قرار بود در تئاترهای آقای دژاکام کار کنم اما به علت جوانی و هیجانی که برای حضور در پروژه های تصویری داشتم این امر میسر نشد و شاید اگر همان دوران تصمیم درستی گرفته بودم و تئاتر را تجربه می کردم اتفاقات به صورت بهتری رقم می خورد. وقتی آقای دژاکام پیشنهاد حضور در «دایره گچی قفقازی» را ارائه داد با وجود این که در مسافرت بودم و قصد حضور در تهران را نداشتم، پذیرفتم و آمدم تا خودم را محک بزنم. روز بازنگری در تمرین حضور پیدا کردم. دوست دیگری در تمرین ها نقش من را ایفا می کرد که خیلی هم خوب بود. به آقای دژاکام گفتم که وقتی وی به این خوبی نقش را ایفا می کند بهتر است در نمایش حضور پیدا نکنم که آقای دژاکام گفت نظرش روی من است. در تمرین ها حضور پیدا کردم. با وجود این که پیش از این ۳ تجربه تئاتری داشتم ولی در «دایره گچی قفقازی» به علت بزرگ بودن کار تجربه متفاوتی برایم بود ولی به مرور خودرا با کار وفق دادم.
* خانم اسکویی شما هم جزو بازیگران گزیده کار هستید و در نقش های مختلف ایفای نقش نداشتید و یکی از ماندگارترین نقش هایتان حضور در «سگ کشی» بهرام بیضایی بود. چه شد که حضور در «دایره گچی قفقازی» را انتخاب کردید؟ رابعه اسکویی: من و آقای دژاکام حدود ۳۰ سال است که یکدیگر را می شناسیم. دژاکام: همیشه هم دوست داشتیم با هم کار نماییم ولی این اتفاق رخ نداد. خیلی وقت بود به سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر نیامده بودم و وقتی برای نخستین بار پس از سال ها روی صحنه رفتم روی صحنه دست کشیدم و با آن احوال پرسی و پشت صحنه گریه کردماسکویی: دقیقا، ۳۰ سال بود که قصد همکاری با هم را داشتیم ولی میسر نشد. وقتی امیر دژاکام با من تماس گرفت و پرسید آیا در کار جدیدش حضور پیدا می کنم یا نه، بدون این که بپرسم کار چگونه است یا چه دستمزدی پرداخت می کند، پاسخ مثبت دادم. الان از حضور در این نمایش لذت می برم، یک گروه فوق العاده با بچه های جوان با استعداد که من از همکاری با آنها لذت می برم و نکات جدیدی یاد می گیرم. این بچه های جوان بسیار حرفه ای هستند که این امر نشأت گرفته از دوره های آموزشی است که تحت نظر امیر دژاکام گذرانده اند. من دانش آموخته زنده یاد سمندریان هستم و دلم می خواست که این بچه ها تجربه حضور و آموزش های آقای سمندریان را هم می داشتند که متأسفانه امکان پذیر نیست. دژاکام: من هم ۴۰ سال شاگرد زنده یاد حمید سمندریان بودم. اسکویی: اصولا هم نسلان ما هر کدام تجربه شاگردی استاد سمندریان را داشته ایم. من نقش های کوچک «دایره گچی قفقازی» را ایفا کرده بودم. خیلی وقت بود به سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر نیامده بودم و وقتی برای نخستین بار پس از سال ها روی صحنه رفتم روی صحنه دست کشیدم و با آن احوال پرسی و پشت صحنه گریه کردم. خوشحال بودم که باردیگر روی صحنه سالن اصلی تئاتر شهر می آیم. برای ما که کمی سابقه بیشتری در تئاتر داریم سالن اصلی تئاتر شهر به مانند مادر است. به همین خاطر هیجان بسیار زیادی را برای حضور مجدد در سالن اصلی تجربه کردم و از آقای امیر دژاکام سپاسگزارم که بار دیگر من را به صحنه سالن اصلی تئاتر شهر بازگرداند.
تئاتر زندگی است و نمی توان به آسانی درباره ی آن صحبت کرد. در سینما این تجربه وجود ندارد و هر لحظه تئاتر به مانند زندگی است و در هر لحظه آن حس و حال های مختلف و متفاوتی تجربه می شود. تئاتر به علت همین زنده بودن پویا است. من کار بازیگری را از تئاتر شروع کردم و بعد به تلویزیون و سینما رفتم. با سیاوش خیرابی هم دوستی چندین ساله دارم ولی هیچوقت با هم همکاری نداشتیم. الان از بازی کردن و بودن در کنار سیاوش و بازیگران دیگر و از تمامی مهمتر امیر دژاکام لذت می برم. * در «دایره گچی قفقازی» نقش تان را تا حدی کاریکاتورگونه ایفا می کنید. اسکویی: شخصیتی که من گرفتم رفتاری اغراق آمیز دارد و باید در کل نقش مستتر باشد. البته این رفتار در وضعیت مختلف متفاوت می باشد. نقشم را دوست دارم و با آن زندگی می کنم و حتی بدجنسی هایش من را آزار می دهد. در سریال «مستوران» هم که نقش یک ساحره را ایفا کردم اذیت شدم. من نقش خودرا در «دایره گچی قفقازی» کارتونی ندیدم. تعدادی از بخش های نقشم را با پیشنهاد به آقای دژاکام حذف کردیم برای اینکه کمکی به نقش نمی کرد. نقش من کوتاه است اما به نظرم اثرش را روی مخاطب می گذارد. معتقدم در تئاتر نقش بزرگ و کوتاه نداریم بلکه اثرگذاری خیلی مهم می باشد. * آقای دژاکام به سراغ نمایشنامه «دایره گچی قفقازی» برای اجرا رفتید که پیش از این یک اجرای موفق و تأثیرگذار از آن توسط زنده یاد حمید سمندریان و با حضور سعید پورصمیمی، حسن پورشیرازی، آزیتا حاجیان، آرمان امید، سهراب سلیمی و هنرمندان دیگر با طراحی صحنه علی رفیعی در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته بود. آن اجرا در ذهن و خاطره مخاطب و تئاتر ایران حک شده است. آیا برای شما چالش برانگیز نبود که اثرتان با آن اجرا مقایسه شود؟ دژاکام: نه، چرا باید چالش داشته باشد؟
* این که کارتان با آن اجرای موفق مقایسه شود. مقاومت «گروشه» در «دایره گچی قفقازی» برای من بسیار جذاب و آموزنده بود تا بدانم که نباید هیچ گاه از مقاومت دست بردارم و عقب بنشینم، وقتی ایمان دارید و این ایمان برمبنای شناخت شکل گرفته است باید ایستاد و کار کرد. تمام ایران تئاتر تجاری شده است ولی من این کار را نمی کنمدژاکام: نه، اصلا. حتی یک ثانیه به این مورد فکر نکردم. چه ربطی می تواند به من داشته باشد. من در دوره لیسانس ۴ سال و در دوره فوق لیسانس ۲ سال شاگرد آقای سمندریان بودم و پس از دوره فوق لیسانس تا انتهای دوره حیاتش به عنوان همکار در کنارش بودم. آخرین امضایی هم که از جانب ایشان زدم رساله حامد بهداد بود. به چه دلیل باید برای من چالش برانگیز باشد؟ من اثرم را دوست دارم. این ملاقاتی است بین من و کسی که دوستش دارم و به فرد یا اتفاق دیگری هیچ ارتباطی ندارد. نه فقط چالش نبود حتی یک ثانیه فکر من را هم به خود مشغول نکرد. * این که با این قاطعیت می گویید چالش برانگیز نبوده جالب است. خیلی از کارگردان های مطرح تئاتر و سینمای جهان هم وقتی می خواهند اثری را که قبل تر تجربه موفقی داشته تولید یا اجرا کنند با چالشی این چنینی مواجه می شوند. اسکویی: در نهایت مقایسه خواهد شد ولی ربطی ندارد چون نگاه و تفکر امیر دژاکام از نمایشنامه «دایره گچی قفقازی» است. دژاکام: این اولین باری بود که این مقوله وارد ذهن من شد. حتی یک ثانیه هم به این مورد فکر نکرده بودم. من قرائت خود، گفتگوی خود، زندگی خود و فهم خودم را از این اثر اجرا کردم و بعید می دانم فرد دیگری چنین قرائت و فهمی از «دایره گچی قفقازی» داشته باشد. این اثر با همه آثار دیگر برشت فرق دارد. مقاومت «گروشه» در «دایره گچی قفقازی» برای من بسیار جذاب و آموزنده بود تا بدانم که نباید هیچ گاه از مقاومت دست بردارم و عقب بنشینم، وقتی ایمان دارید و این ایمان برمبنای شناخت شکل گرفته است باید ایستاد و کار کرد. تمام ایران تئاتر تجاری شده است ولی من این کار را نمی کنم. در انتخاب بازیگر هم النا امیدی را برای نقش «گروشه» انتخاب کردم. * اما قصد انتخاب بازیگری چهره را داشتید و طبق گفته خودتان النا امیدی به عنوان بازیگر رزرو حضور داشت. دژاکام: تلقی شما این است.
*خود بازیگر هم به این مورد اشاره نمود. النا امیدی: تهیه کننده اینطور می خواست. دژاکام: تلقی شما و بازیگر این است و قرار نیست کارگردان هر چه که می گوید همان را انجام دهد. من برای النا امیدی به نتیجه می رسیدم و سخت کوشی اش را فعال می کردم. تهیه کننده هم یک بازیگر را پیشنهاد کرد که من نپذیرفتم. اسکویی: واقعیت این است که آقای دژاکام دوستانش را برای حضور در این کار دعوت کرد و زیر بار حضور افراد دیگر نرفت. من دوست ۳۰ ساله ایشان هستم. دژاکام: مگر چند بار دیگر به دنیا می آیم که غیر از دوست کنارم باشد؟ من تئاتر کار می کنم، تجارت نمی کنم. اسکویی: شعار آقای دژاکام این است که من تجارت نمی کنم، تئاتر کار می کنم. این شعار برایم خیلی جالب است. * چرخه اقتصادی تئاتر خیلی معیوب است و تورم اقتصادی در تئاتر خیلی چشم گیر است. هزینه تولید یک تئاتر در سالن اصلی تئاتر شهر خیلی بالا است و فروش گیشه هم پاسخگوی هزینه های نمایش نیست. این چالش های اقتصادی روی کیفیت تئاتر تأثیر می گذارد و گروه مجبور است از ایده آل خود در طراحی صحنه، لباس و بسیار مسائل دیگر دور شود. در این میان توجه به بخش تجاری و فروش گیشه هم ضرورت پیدا می کند تا گروه بتواند هزینه های خودرا تامین کند. دژاکام: همین مطلب را در بروشور «دایره گچی قفقازی» نوشته ام. همه راه ها را بگونه ای بسته اند که تئاتر ناگزیر به سوی تجاری شدن برود. یا باید به تئاتر تجاری تن بدهید یا باید قربانی شوید.
* یعنی نمی توان حد میانه را داشت؟ به علت سابقه و تجربه ای که دارم بلد هستم کارها را ارزان تمام کنم. می دانم که دکور و لباس را به چه صورت تدارک ببینمدژاکام: نه نمی توان. یک حد وسط وجود داشت که من آنرا رعایت کردم. من کارگردان متفاوتی هستم، من بازیگر تربیت می کنم. ۵۰ نفر از شاگردانم در این نمایش حضور دارند که بسیار مستعد هستند و تک تک شان زحمت می کشند. این قسمتی از نیروی من بود که خیلی از کارگردان های دیگر ندارند. اگر هم شاگردی داشته باشند آن شاگردان بازیگر نیستند و توان بازی در کنار بازیگران حرفه ای را ندارند. اگر در مقابل رابعه اسکویی بازیگری حضور داشت که توان بازی نداشت، اساسا رابعه اسکویی باوجود رفاقت ۳۰ ساله مان از کار خداحافظی می کرد. به علت سابقه و تجربه ای که دارم بلد هستم کارها را ارزان تمام کنم. می دانم که دکور و لباس را به چه صورت تدارک ببینم. تقریباً یک سوم هزینه های رایج دکور و لباس نمایش «دایره گچی قفقازی» را تدارک دیدم و بر این نکته تاکید دارم که دکور نمایش همان دکوری است که مدنظرم بود. تهیه کننده هم تا جایی با ما بود و از جایی دیگر با ما نبود و رقمی اندک به ما داده است. با زنده یاد آتیلا پسیانی در خیابان می ایستادیم و وسایل و لباس های کهنه، دور ریز و مستعمل را جمع آوری و برای کار استفاده می کردیم. واحد درسی در کارگردانی پیشرفته بر اساس استفاده از وسایل دور ریز و زباله های صنعتی و غیره وجود دارد. من با کارگردانی که تازه کار خودرا شروع می کند تفاوت دارم و می دانم چگونه باید با حداقل امکانات بهترین نتیجه را داشته باشم.
* آقای خیرابی حضور بر صحنه سالن اصلی برای هر بازیگری چالش برانگیز است برای اینکه ابعاد صحنه و وسعت سالن کار را برای بازیگران سخت می کند. شما هم تجربه این حضور را با نمایش «دایره گچی قفقازی» دارید. البته این نکته را هم نباید فراموش نماییم که سالن اصلی تئاتر شهر به لحاظ آکوستیک و حتی طراحی صحنه و سالن بر خلاف تصور برخی اصلا سالن استاندارد و خوبی نیست. وقتی پیشنهاد بازی در سالن اصلی تئاتر شهر به شما ارائه شد آیا برای تان چالش برانگیز نبود؟ بزرگترین دغدغه من بازیگری است و خدا را شکر هیچ دغدغه دیگری ندارم. دغدغه ام این است که من را به عنوان یک بازیگر بشناسند نه بازیگر نقش های تکراری پسر خوب خانواده سریال های تلویزیونیخیرابی: از بچگی اینطور بوده ام که خیلی به اسم ها توجه نمی کنم و تنها نکته مهم برایم این است که بروم و از پس کار بربیایم. این که در سالن اصلی بازی می کنم یا هر سالن و فضای دیگر برایم مهم نیست بلکه به خود می گویم برو و خودت را محک بزن. وقتی در روز اول تمرین حضور پیدا کردم و روی صندلی نشستم کمی تحت تأثیر فضا و ابعاد سالن قرار گرفتم. البته تمرین های ما در بین دکور نمایش «پپرونی برای دیکتاتور» انجام می شد و بنابراین ابعاد صحنه زیاد بزرگ نبود و هنوز به ابعاد اصلی صحنه سالن اصلی پی نبرده بودم. وقتی متوجه ابعاد اصلی صحنه شدم کمی به خاطر صدای خودم گرفتار تردید شدم که نکند به لحاظ بیان و صدا روی صحنه کم بیاورم. بزرگترین دغدغه من بازیگری است و خدا را شکر هیچ دغدغه دیگری ندارم. دغدغه ام این است که من را به عنوان یک بازیگر بشناسند نه بازیگر نقش های تکراری و پسر خوب خانواده سریال های تلویزیونی. بخصوص ۲۰ کیلو وزن خودرا کم و حتی موهای سرم را کوتاه کردم تا دیگر آن نقش های تکراری به من پیشنهاد نشود. اصلا باب میل من آن نوع بازیگری و نقش ها نبوده است. دوست دارم خودم را محک بزنم. دژاکام: توانایی های سیاوش خیرابی بسیار بالا است. * باز هم مایل به بازی در حوزه تئاتر هستید؟ خیرابی: صد در صد. من همیشه به دوستان خواننده ام حسودی می کردم که واکنش زنده مخاطب را داشتند. وقتی روی صحنه تئاتر رفتم این حس را تجربه کردم. آنقدر به لحاظ روحی من را پر کرد که در هیچ فیلمی این تجربه را نداشتم. من اینجا با آقای دژاکام صحبتی درباره ی دستمزد و پول نداشتم و مایلم که همچنان به حضور بر صحنه تئاتر ادامه دهم.
اسکویی: تجربه زیادی در تئاتر دارم و لحظه لحظه تئاتر برای من عین زندگی است. امیدوار هستم همه آدم ها فرصت یک لحظه حضور روی صحنه تئاتر را داشته باشند. همیشه گفته ام که در فیلم و تصویر به اندازه هر لحظه حضورم پیر می شوم ولی تنها جایی که احساس پیری نمی کنم روی صحنه تئاتر است. حال روحی و جسمی ام روی صحنه تئاتر خیلی خوب است. اگر می دانستم قرار نیست که اعدام شوم یا اتفاقات خاصی برایم رقم بخورد، خیلی زودتر به ایران برمی گشتم. اگر ۲۰ یا ۲۵ روز دیرتر به ایران برمی گشتم از افسردگی می مردم و باید جنازه ام به ایران می آمد. طی یک اتفاق به ایران برگشتم و خیلی خوشخالم. من رابعه اسکویی در ایران هستم و در ایران بازیگر هستم و هیچ جای دیگری در دنیا بازیگر نیستمقدر برخی افراد را باید بدانیم. قدر امیر دژاکام را بدانیم، امیر دژاکام هنرمند بزرگی است. در این شرایط هنر برای شاگردان خود زحمت بسیاری را متحمل می شود. زنده یاد سمندریان هم هر وقت کاری را روی صحنه می بردند شاگردان شان در آن نقشی داشتند. پس از این همه سال می بینم که دژاکام از شاگردان خود حمایت می کند و من از او یاد می گیرم. قدر همه امیر دژاکام ها را باید بدانیم برای اینکه با تفکر نسبت به شاگردان خود برخورد می کنند. همیشه بازیگران سینما که در تئاتر حضور دارند خوب نیستند. باید به جوانان، فضا برای کار کردن بدهیم. باید به جوانان بها بدهیم. ما بازیگر کم داریم و از هر بازیگری واقعا ۵ نفر هم نداریم. ما دیگر مانند اکبر عبدی نداریم. باید به بازیگران جوان بها و اجازه رشد دهیم. نباید یکدیگر را خفه نماییم. در شبکه نمایش خانگی شاهد حضور چند بازیگر هستیم که در سریال های مختلف حضور دارند. این امر مخاطب را خسته می کند. اجازه و فرصت کار به دیگران را هم بدهیم. به بچه های جدیدی که می آیند فضا بدهیم برای اینکه استعدادهای خیلی درخشانی هستند. * خانم اسکویی شما یک تجربه مهاجرت خودخواسته داشتید. اسکویی: و خودخواسته هم برگشتم. * بله اما خیلی درباره ی این اتفاق و تجربه صحبت نکردید. تجربه آن مهاجرت چگونه بود که شما را دلزده کرد؟ اسکویی: من برای بازی مهاجرت نکرده بودم بلکه قرار بود کار تولید انجام دهم. متأسفانه فردی که نمی خواهم نامی از او بیاورم در شرایطی اتفاق بدی را برای من رقم زد و من مجبور شدم طی ۳ سال تجربه های بدی را کسب کنم. حدود ۵ ماه بیش تر با آنها همکاری نداشتم و با یک دعوای شدید از کار کنار کشیدم. اگر می دانستم قرار نیست که اعدام شوم یا اتفاقات خاصی برایم رقم بخورد، خیلی زودتر به ایران برمی گشتم. اگر ۲۰ یا ۲۵ روز دیرتر به ایران برمی گشتم از افسردگی می مردم و باید جنازه ام به ایران می آمد. طی یک اتفاق به ایران برگشتم و خیلی خوشحالم. من در ایران رابعه اسکویی هستم، در ایران بازیگر هستم و هیچ جای دیگری در دنیا بازیگر نیستم. اصلا تجربه خوبی برای من نبود اما تجربه ای بود که من را ساخت. هر دره ای یک قله دارد و هر قله ای یک دره. قدر هم را بدانیم و به هم بها بدهیم.


منبع:

1403/09/06
11:22:24
5.0 / 5
11
تگهای خبر: اجرا , بازی , تئاتر , تلویزیون
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۶ بعلاوه ۳
NewsFun
newsfun.ir - حقوق مادی و معنوی سایت مجله سرگرمی محفوظ است

مجله سرگرمی

سرگرمی و طنز